کندرو. کند در رفتار. بطی ءالسیر: زیرا که فرودین سبک روتر بود و به گران روتر همی رسد. (التفهیم). رخت رها کن که گران رو کسی کز سبکی زود به منزل رسی. نظامی. و چون ماه گران رو باشد... گویند که قمر تقصیر کرد و اگر قمر سبک رو باشد... (جهان دانش ص 114)
کندرو. کند در رفتار. بطی ءالسیر: زیرا که فرودین سبک روتر بود و به گران روتر همی رسد. (التفهیم). رخت رها کن که گران رو کسی کز سبکی زود به منزل رسی. نظامی. و چون ماه گران رو باشد... گویند که قمر تقصیر کرد و اگر قمر سبک رو باشد... (جهان دانش ص 114)
که ارزان فروشد. فروشنده بقیمت مناسب. سهل البیع: به بازارگان گفت چندین مکوش به افزونی ای مرد ارزان فروش. فردوسی. ولیکن تو بستان که صاحب خرد از ارزان فروشان برغبت خرد. (بوستان) ، آب صافی. (شمس اللغات) و غلط است
که ارزان فروشد. فروشنده بقیمت مناسب. سهل البیع: به بازارگان گفت چندین مکوش به افزونی ای مرد ارزان فروش. فردوسی. ولیکن تو بستان که صاحب خرد از ارزان فروشان برغبت خرد. (بوستان) ، آب صافی. (شمس اللغات) و غلط است
پرگوی بی محل. (آنندراج). پرگوی بمعنی بسیارگوی. (غیاث اللغات). حراف و پرگو. (ناظم الاطباء). پرگو و خودستا و وعده بی وفا کننده. (فرهنگ نظام) : سود دو جهان سخن نیوشان دارند هرجاست زیان زبان فروشان دارند. آن طی لسان که معجزش می خوانند ما تجربه کردیم خموشان دارند. جلالای طباطبا (از آنندراج)
پرگوی بی محل. (آنندراج). پرگوی بمعنی بسیارگوی. (غیاث اللغات). حراف و پرگو. (ناظم الاطباء). پرگو و خودستا و وعده بی وفا کننده. (فرهنگ نظام) : سود دو جهان سخن نیوشان دارند هرجاست زیان زبان فروشان دارند. آن طی لسان که معجزش می خوانند ما تجربه کردیم خموشان دارند. جلالای طباطبا (از آنندراج)
ابریشم فروش. فروشندۀ ابریشم. (شعوری ج 2 ورق 289) : گزین فروش چو دیده دو زلف و گیسویش خجل شده ست همین از متاع بی رویش. ابوالمعالی (از شعوری ج 2 ورق 298)
ابریشم فروش. فروشندۀ ابریشم. (شعوری ج 2 ورق 289) : گزین فروش چو دیده دو زلف و گیسویش خجل شده ست همین از متاع بی رویش. ابوالمعالی (از شعوری ج 2 ورق 298)
مردمی را گویند که گوش ایشان سنگین باشد، یعنی دیر بشنود و کر را نیز گویند چه گران گوشی به معنی کری آمده است. (برهان). کر. اطروش. موقور. (مهذب الاسماء) : گران گوشی به قزوینی گفت: شنیدم زن کرده ای. گفت: سبحان اﷲ تو که چیزی نشنوی این خبر از کجا شنیدی. (از منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص 163). اگر راحت بخواهی در همه حال بشو هر جا گران گوش و زبان لال. میر نظمی (از شعوری ص 310)
مردمی را گویند که گوش ایشان سنگین باشد، یعنی دیر بشنود و کر را نیز گویند چه گران گوشی به معنی کری آمده است. (برهان). کر. اطروش. موقور. (مهذب الاسماء) : گران گوشی به قزوینی گفت: شنیدم زن کرده ای. گفت: سبحان اﷲ تو که چیزی نشنوی این خبر از کجا شنیدی. (از منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص 163). اگر راحت بخواهی در همه حال بشو هر جا گران گوش و زبان لال. میر نظمی (از شعوری ص 310)